خانه عناوین مطالب تماس با من

چرا رفت؟

چرا رفت؟

پیوندها

  • صدای شکستن خاطره ها
  • جام جم
  • احساس
  • من تو رو دوست دارم(سهیل)
  • من و تو در غزل(مینا)
  • بانوی مهتاب(عسل)
  • الهام(شمع وجود)

جدیدترین یادداشت‌ها

همه
  • [ بدون عنوان ]
  • [ بدون عنوان ]
  • لحظات تنهایی زیباترین و کشنده ترین لحظات است
  • [ بدون عنوان ]
  • [ بدون عنوان ]
  • [ بدون عنوان ]

بایگانی

  • تیر 1388 2
  • خرداد 1388 1
  • تیر 1386 1
  • اردیبهشت 1386 1
  • بهمن 1385 1
  • شهریور 1385 2
  • خرداد 1385 2
  • اردیبهشت 1385 2
  • فروردین 1385 2
  • اسفند 1384 3
  • دی 1384 3
  • آذر 1384 4
  • آبان 1384 4
  • مهر 1384 6
  • شهریور 1384 8
  • مرداد 1384 16
  • تیر 1384 5
  • خرداد 1384 16

آمار : 179696 بازدید Powered by Blogsky

عناوین یادداشت‌ها

  • [ بدون عنوان ] جمعه 5 تیر‌ماه سال 1388 21:28
    دیشب باز به یاد تو با چشمانی بارانی خوابیدم... اگر می دانستم اینقدر ظالمی هرگز دریچه قلب مملو از عشق و محبتم را به رویت نمی گشادم دلم برای لحظه به لحظه با تو بودن تنگ است... می رسد روزی که فریاد وفا را سر کنی می رسد روزی که احساس مرا باور کنی می رسد روزی که نادم باشی از رفتار خود خاطرات رفته ام را مو به مو از بر کنی...
  • [ بدون عنوان ] دوشنبه 1 تیر‌ماه سال 1388 22:42
    توی کتاب خوندم دوست دختر بده دیگه کتاب نخوندم بهتر است غرورتان را به خاطر کسی که دوستش دارید از دست بدهید تا این که او را به خاطر غرورتان از دست بدهید ....................... هیچ وقت دل به کسی نبند...چون این دنیا اینقدر کوچیکه که توش 2 تا دل کنار هم جا نمی شن...!!ولی اگه دل بستی,هیچ وقت ازش جدا نشو ...!چون این دنیا...
  • لحظات تنهایی زیباترین و کشنده ترین لحظات است یکشنبه 31 خرداد‌ماه سال 1388 17:43
    سلام دوستان عزیز می خوام بعد یک سال و یازده ماه باز وبلاگم رو آبدیت کنم. امیدوارم که باز هم بتونم متن های زیبایی براتون بذارم تو وبلاگم. این متن برای آن دو نفری که هر کدام به دلیلی رفتند و من را با تمام خاطراتشان تنها گذاشتند. امیدوارم که هر دوی آنها به زندگی دلخواهی که در رویاهاشون داشتند رسیده باشند رفتی و مرا با...
  • [ بدون عنوان ] یکشنبه 17 تیر‌ماه سال 1386 20:37
    یه دل میگه نشم عاشق کس . یه دل میگه میمیرم بی نفس یه دل میگه برمو و یه دلم میگه خو کن به قفس یه دل میگه پر رنگ و ریاست . یه دل میگه این رویای ماست یه دل میگه بگمو و یه دلم میگه فردا به ما یه دل میگه پر از عشقم هنوز یه دل میگه که بساز و بسوز سرکن بی فروغ خو کن به دروغ این عمر دو روز یه دل میگه پر از عشقم هنوز یه دل...
  • [ بدون عنوان ] یکشنبه 2 اردیبهشت‌ماه سال 1386 12:39
    بتراش ای سنگ تراش،بتراش ای سنگ تراش سنگی از معدن زر، بهر مضارم بتراش روی سنگ قبر من،عکسی از چهره زیبای نگارم بتراش بنویس ای سنگ تراش،عاقبت شدم فداش بنویس تا بدونه عمرم و دادم براش،عمرم و دادم براش بتراش ای سنگ تراش،بتراش ای سنگ تراش رو نوشته های سنگ قبرمن،تو با خون جگرم رنگی بزن در کنار دل صد پاره من ، جلوه ای از یک...
  • [ بدون عنوان ] پنج‌شنبه 26 بهمن‌ماه سال 1385 15:34
    هدر شدم به پای تو هدر شدم یه عمر دربدر شدم همیشه در سفر شدم حالا میای میگی برو هم سوختم و ساختم برات آبرمو باختم به پات شدم دلیل خنده هات حالا میای میگی برو نازک تر از گل نشنیدی به عشق پاکم خندیدی حرفامو کاش میفهمیدی سهم من از عشق این نبود نفس بودی نه یک هوس هیشکی نبود تو بودی بس سهم من از تو خاطره س حالا میای میگی...
  • [ بدون عنوان ] یکشنبه 5 شهریور‌ماه سال 1385 12:49
    با سلام خدمت تمام دوستان عزیز که نسبت به من لطف دارن و با نظرات زیباو قشنگشون منو دلگرم میکنن که این وبلاگ رو کامل کنم. من از همتون معزرت میخوام که نمیتونم زود به زود آپدیت کنم و به نظرات قشنگتون جواب بدم. در ضمن یه خبر اون هم اینکه دوره آموزشی خدمتم تموم شد. این هم یک متن که امیدوارم از این متن هم خوشتون بیاد. هرگز...
  • [ بدون عنوان ] یکشنبه 5 شهریور‌ماه سال 1385 12:48
    با سلام خدمت تمام دوستان عزیز که نسبت به من لطف دارن و با نظرات زیباو قشنگشون منو دلگرم میکنن که این وبلاگ رو کامل کنم. من از همتون معزرت میخوام که نمیتونم زود به زود آپدیت کنم و به نظرات قشنگتون جواب بدم. در ضمن یه خبر اون هم اینکه دوره آموزشی خدمتم تموم شد. این هم یک متن که امیدوارم از این متن هم خوشتون بیاد. هرگز...
  • [ بدون عنوان ] چهارشنبه 24 خرداد‌ماه سال 1385 15:42
    چه قد سخته تو چشمای کسی که تمام عشقت رو دزدیده و به جاش یه زخم همیشگی رو به قلبت هدیه داد زل بزنی و به جای اینکه لبریز از کینه و نفرت شوی، حس کنی که هنوزم دوسش داری، چه قد سخته تو خیالت ساعت ها باهاش حرف بزنی امّا وقتی دیدیش هیچ چیزی جز سلام نتونی بگی... چه قدر سخته وقتی پشتت بهشه دونه های اشک گونه هاتو خیس کنه، امّا...
  • [ بدون عنوان ] پنج‌شنبه 11 خرداد‌ماه سال 1385 14:13
    من آن گلبرگ مغرورم ، که می میرم ز بی آبى، ولی با خفت و خارى پى شبنم نمی گردم ! خودم....عاشق فصل سفید برفی ام ....پادشاه فصلها ... . از بهار متنفرم چون کسی که بهم خیانت کرده در آن فصل به دنیا آمده وهر جدایی در بهار برایم اتفاق افتاده ! شعر رو خیلی دوست دارم همینطور موسیقی رو ...عاشق رنگ صداقت یعنی آبی هستم .... همیشه...
  • [ بدون عنوان ] یکشنبه 17 اردیبهشت‌ماه سال 1385 17:02
    اشاره عشق شیرینش مرا فرهاد کرد او بیامد مرغ دل را از قفس آزاد کرد او بشد لیلا و ما مجنون روی ماه او قلب ویران مرا آباد کرد نام شیرینش تمام تلخی عمرم زدود قبل از او دنیا ، قبل از او دنیا این چنین برایم زیبا نبود بعد از او هم زندگی هست ولیکن تلخ تلخ بعد از او این زندگی دیگر چه سود با نظاره با اشاره به تو میگم که دلم عشق...
  • سرچشمه یکشنبه 10 اردیبهشت‌ماه سال 1385 14:28
    در تاریکی چشمانت را جستم ، در تاریکی چشمانت را یافتم و شبم پر ستاره شد. تو را صدا کردم ... در تاریکترین شبها ، دلم صدایت کرد و تو با طنین صدایم ... به سوی من آمدی ... با دستهایت برای دستهایم آواز خواندی ... برای لبهایم با لبهایت برای چشمهایم با چشمهایت ... با تنت برای تنم آواز خواندی ... من... با چشمهایم به چشمهایت و...
  • [ بدون عنوان ] دوشنبه 14 فروردین‌ماه سال 1385 13:31
    تکیه بر باد به خیالم که تو دنیا واسه تو عزیزترینم آسمونها زیر پامه اگه با تو رو زمینم به خیالم که تو با من یه همیشه آشنایی به خیالم که تو با من دیگه از همه جدایی من هنوزم نگرانم که تو حرفامو ندونی این دیگه یه التماسه من میخوام بیای بمونی من و تو چه بی کسیم وقتی تکیمون به باده بد و خوب زندگی منو دست گریه داده ای عزیز...
  • [ بدون عنوان ] سه‌شنبه 1 فروردین‌ماه سال 1385 17:41
    طعم تلخ واقعیت: بذار یواش شروع کنم. سلام گلم، هم نفسم آرزوهام راضی شدن، دیگه بهت نمیرسم گفتم چیا گفتی بهم، گفتی که: "آینده داری دنیا همش عاشقی نیست، خنده داری، گریه داری." گفتم که گفتی: "من باشم، به لحظه هات نمیرسی." به قول دل، شاید دلت گرو باشه پیش کسی! خلاصه گفتم که چشات، قصد رسیدن نداره رؤیاها کاله و دسات، خیاله...
  • [ بدون عنوان ] پنج‌شنبه 18 اسفند‌ماه سال 1384 16:00
    با عرض سلام خدمت همه دوستان و بازدید کنندگان این متنی رو که می نویسم برای اعلام روز تولدمه فردا جمعه ۱۹/۱۲/۱۳۸۴ تولد منه امیدوارم که فردا پرسپولیس از بازی پیروز بیرون بیاد که همین اتفاق برای من بهترین کادوی تولد بشه. پرسپولیسی ها یادشون نره دعا کنن. این هم یه متن زیبا که از یک وبلاگ ریبا و با اجازه برداشتم. دیشب به...
  • [ بدون عنوان ] سه‌شنبه 16 اسفند‌ماه سال 1384 12:48
    می رسد روزی می رسد روزی که فریاد وفا را سر کنی می رسد روزی که احساس مرا باور کنی می رسد روزی که نادم باشی از رفتار خود خاطرات رفته ام را مو به مو از بر کنی می رسد روزی که تنها ماند از من یادگار نامه هایی را که با دریای اشکت تر کنی می رسد روزی که تنها در مسیر بی کسی بوته های وحشی گل را ز غم پرپر کنی می رسد روزی که صبرت...
  • [ بدون عنوان ] یکشنبه 7 اسفند‌ماه سال 1384 10:22
    من تو را سخاوتمندانه به کسی هدیه می دهم که از من عاشق تر باشد و از من برای تو مهربان تر . من تو را به کسی هدیه می دهم که صدای تو را از هزار فرسخ راه دور: در خشم، در مهربانی، در دلتنگی، در هزار همهمه ی دنیا، یکه و تنها بشناسد. من تو را سخاوتمندانه به کسی هدیه می دهم که راز آفتابگردان و تمام سخاوت های عاشقانه این دل...
  • [ بدون عنوان ] چهارشنبه 28 دی‌ماه سال 1384 12:42
    تقدیم به پدرم که خیلی دلم هواشو کرده هیچ نخواهم گفت از این غم بزرگ که بر من رفته است هیچ گلایه نخواهم کرد از این که تنها شدم و دل گرفته است چشمه’ اشکهایم خشک باد که سزارم راضی نمیشد کسی آنها را شاهد باشد . دلم را میسوزاند این هجر اما ایستاده ام با قامتی شکسته و ملول کمرم را شکسته این غم عظیم اما با راست قامتان برابرم...
  • [ بدون عنوان ] سه‌شنبه 20 دی‌ماه سال 1384 16:32
    عشق من! تا اطلاع ثانوی در هیچ امتحانی شرکت نمی‌کنم ... باران بدون هیچ دلیلی خبر بدی برایم بود، حدس می زدم در امتحان تو رد شده باشم. زیر باران می دانستم که می خواهی به من بگویی این آخرین دیدار ماست، گرمای دستانت را برای آخرین بار در دستانم احساس می کردم، حالت غواصی را داشتم که می خواهد زیر آب برود و باید تمام حجم شش...
  • [ بدون عنوان ] دوشنبه 5 دی‌ماه سال 1384 09:54
    اون که به من تو زندگی غصه میده تو هستی اون که برای موندنت جون میکنه من هستم اون که به من قدرت زندگی میده تو هستی اون که برای عشق تو پر میزنه من هستم خسته نشو خسته نشو از این روزای خسته دربدری تموم میشه با این تن شکسته عزیز بی پناه من بذار تو سر رو دستام نمیتونه گریه هاتو ببینه قلب تنهام بگو برات چکار کنه قلب من شکسته...
  • [ بدون عنوان ] چهارشنبه 23 آذر‌ماه سال 1384 13:52
    گفتم نمیدانم که در قید چه هستی طرفدار خدا یا بت پرستی نمیدانم در این دنیای محشر به چه عشقی چونین ساکت نشستی گفت طرفدار خدای عشقم ای یار از این عاشق کشی ها دست بردار که کار بت پرست بی وفایی نه من که غصمه درد جدایی گفتم خدارا با تو هرگز نیست کاری که تو خود ناخدای روزگاری به روی زورقی درهم شکسته مثل ماهی که رو ابرا نشسته...
  • [ بدون عنوان ] دوشنبه 14 آذر‌ماه سال 1384 16:03
    در کار عشق ما همیشه اما بود بی جانی ریشه از ساقه پیدا بود آن شب که گفتی باورم کن با تو میمانم دلواپسی های من از صبح فردا بود آن شب که گفتی با تو هستم تا که دنیا هست باور نکردم گرچه این جمله زیبا بود در عمق دریا هرگز یک قطره پیدا نیست پایان عشق ما پایان دنیا نیست مثل زلال آب من باورت کردم مینای یک رنگی در ساغرت کردم...
  • [ بدون عنوان ] سه‌شنبه 8 آذر‌ماه سال 1384 15:29
    اگه به زور روزگار از زندگی ات می رم کنار می رم که ثابت بکنم عاشقتم دیوونه وار تو گریه های زار و زار سپردمت به روزگار این از خودم گذشتن رو پای خاطرخواهیم بذار خیال نکن که خواستمت این اونه که می خواستمت به قبله محمدی اینه که حرف راستمه می خوای واسه ات همین وسط داد بزنم با تار زلفات دلم رو دار بزنم پیش همه خلق خدا زار...
  • [ بدون عنوان ] سه‌شنبه 1 آذر‌ماه سال 1384 10:41
    ای ندیم روز و شبم ای همدم دیرین من ای نشان عشق و وفا ای مایه ی تسکین من عاشقتر از عاشق تویی ای بانی آسایشم دلداده ی لایق تویی ای مایهء آرامشم ای ناجی عشق آفرین تو محرم راز منی ای آشنابا درد من تو شعر آواز منی سوز منی ساز منی عاشقتر از عاشق توی ای بانی آسایشم دلداده لایق تویی ای مایهء آرامشم در حریم اندیشه ام پروانه ی...
  • [ بدون عنوان ] سه‌شنبه 24 آبان‌ماه سال 1384 19:29
    تو اون شام مهتاب کنارم نشستی عجب شاخه گل وار به پایم شکستی قلم زد نگاهت به نقش آفرینی که صورتگری را نبود این چنینی پریزاد عشقو مه آسا کشیدی خدا را به شور تماشا کشیدی تو دونسته بودی، چه خوش باورم من شکفتی و گفتی، از عشق پرپرم من تا گفتم کی هستی، تو گفتی یه بی تاب تا گفتم دلت کو، تو گفتی که دریاب قسم خوردی بر ما ، که...
  • [ بدون عنوان ] چهارشنبه 18 آبان‌ماه سال 1384 15:42
    مصلوب به صلیب صدا مصلوبم ای دوست تو گمان مبری مغلوبم ای دوست شرف نفس من اگه شد قفس من به سکوت تن ندادم حالا میرم بی‌کفن وقتی گفتن یه گناه بود مثل دیدن یا شنیدن معنی آواز هم این بود ته بن‌بست داد کشیدن وقتی حتی توی خلوت فکر آزادی قفس بود گفتنی‌ها رو می‌گفتیم اگه فرصت یه نفس بود به گناه صدا با جرم گفتن اگه روی صلیب...
  • [ بدون عنوان ] دوشنبه 9 آبان‌ماه سال 1384 17:55
    عشق من عاشقم باش تو غربتی که سرده تمام روز و شبهاش غریبه از من و ما . عشق من عاشقم باش عشق من عاشقم باش. که تن به شب نبازم با غربت من بساز .تا با خودم بسازم عشق من عاشقم باش. عشق من عاشقم باش تو خواب عاشقا رو تعبیر تازه کردی کهنه حدیث عشق و تفسیر تازه کردی گفتی که از تو گفتن یعنی نفس کشیدن از خود گذشتن من یعنی به تو...
  • [ بدون عنوان ] دوشنبه 2 آبان‌ماه سال 1384 16:18
    آشفته بازار یکی با خنده آمد از پس راه یکی با گریه ای مغموم گم شد در این آشفته بازار هیاهو حقیقت تلخ و نامعلوم گم شد دلم تنگ است دلم میسوزد از باغی که میسوزد نه دیداری نه بیداری نه دستی از سر یاری مرا آشفته می دارد چنین آشفته بازاری تمام عمر بستیم و شکستیم به جز بار پشیمانی نبستیم جوانی را سفر کردیم تا مرگ نفهمیدیم به...
  • [ بدون عنوان ] یکشنبه 24 مهر‌ماه سال 1384 18:40
    تو سفر کردی بسلامت تومنو کشتی زخجالت دیگه حرف اشتی نباشه باتو قهرم تا بقیامت باتو قهرم تا بقیامت تو سفر کردی بسلامت تومنو کشتی زخجالت دیگه حرف اشتی نباشه باتو قهرم تا بقیامت باتو قهرم تا بقیامت تو غرور منو بشکستی که یه نامه برام ننوشتی بغریبه مگر دلبستی تو بیا بسر بالینم به یه بوسه بده تسکینم که شکوفه غم برچینم تو سفر...
  • [ بدون عنوان ] چهارشنبه 20 مهر‌ماه سال 1384 10:05
    من از راه اومدم من ار راه اومدم دلت خواست اومدم دلت خواست اومدم من از راه اومدم نبودی گرفتار اومدم نبودی به دنبال تو ماه اومدم پی چشم سیاه اومدم فقط با یک نگاه اومدم باید سر به جنون زد دل به خاک و خون زد نرو از روزگارم بی تو تموم کارم گذشتن از تو آسون نیست مثل تو یار فراوون نیست باید سر به جنون زد دل به خاک و خون زد...
  • 79
  • صفحه 1
  • 2
  • 3